سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفتهاى یا دیدهات باز است ؟ گفتم دیدهام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمىاند که زمین را گستردنى خود گرفتهاند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساختهاند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بندهاى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفتهاند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
رود تنها نیست
شعر، روز تا شب
یکشنبه 91 آذر 5 , ساعت 7:56 عصر
روز تا شب
8/3/1389
صبح، آهسته نسیم در گوشم زمزمه طوفان خواند
شیشه عمر شکست، حکم نابودی خود امضا کرد
مست و مدهوش غباری ز زمین برپا کرد
آن غبار همچون مه، پرده انداخت به چشم
راه گم شد از چاه، قعر چاه شد جایم
اینک این باد هیاهو سر داد، همچو کابوس صدایی پیچید، از سر چاه عمیق
این هیولا طوفان، با طنابی در دست، می زد آهنگ عزا
نعره ای دهشتناک زد بر آن چاه، بر آن چاه پر از بی آبی
همه جا سرپیچید، نفسم آبی بود، دست او خاکستر، آبی و خاکستر، دست در شانه هم
چشم آبی بر دود، پای در دایره قعر سیاه
باد با زوزه رجز خوانی کرد
من همان شعر شبم را خواندم، بردم از یاد دل سنگش را
همدلی نوری گشت، چشم خاکستریش گریان شد
چاه از گریه او جاری گشت، آب سر تافت لب چاه بلند
چشم ها را بستم، دل سپردم به لب جوی امید
قلب من تیوا شد، ترس بگریخت از آن
باد از قعر زمین سر برداشت، لطفی از آب نوازش گونه
دیگر او باد نبود، او بود نسیمی پخته
هوس تاخت ز سر افتاده
دیده را دوخته بر نیلی دریا
شب و آن رقص نسیم، بوی شب بو سنبل
بردم از یاد همه بی مهریش
خواب بر چشم ترم جاری گشت
خوابی از جنس نسیم، خوابی آرام سپید
نوشته شده توسط
فاطمه صابری
|
نظرات دیگران [ نظر]
درباره وبلاگ
فاطمه صابری
انسان ها را دوست دارم وآدم ها را بیشتر
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز:
53
بازدید
بازدید دیروز:
80
بازدید
بازدید کل:
243902
بازدید
شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
لینک های روزانه
فال عشق
[26]
چت روم
[5]
فال کلیکی
[37]
ذکر ایام هفته
[21]
فال روزانه
[121]
فال انبیاء
[53]
استخاره آنلاین قرآن کریم
[54]
فال حافظ
[42]
[آرشیو(8)]
نوشته های پیشین
اشعار
داستان
دل نوشته
مطالب پزشکی
جملات ناب
متفرقه
دی 91
ترجمه
طنز
امام زمان (عج)
جبران خلیل جبران
مدیریت
داستان های پراکنده
پیام هایی از آسمان
دو بیتی
کاریکلماتور
روان پاک
بهمن 91
آشپزی
تکنولوژی
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
عکس
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
خرداد 93
مهر 93
آذر 93
مرداد 95
آذر 94
آبان 98
لوگوی وبلاگ من
لینک دوستان من
قیدار شهر جد پیامبراسلام
اسپایکا
پژواک
تنهایی......!!!!!!
حدیث منتظران قائم (عج)
تراوشات یک ذهن زیبا
بهشت بهشتیان
متین
نوشته های دختر تنها و ساده و عاشق
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
داستان کوتاه و شعر
فرهنگی
پارسی هنر
عدالت جویان نسل بیدار
رد پای یک هنرمند
roksana
ماجراهای من و دخترم
سارا طالبیان
معاصران
سه شنبه های داستان
قدم زدن در حاشیه
وحید خیرآبادی
داستان کوتاه و شعر
شعر نو
مترجم قلم طلایی
انجمن ماتیکان داستان
مهدی آخرتی
چغوک ایمان مرصعی
دیکشنری
ماجراهای من و دخترم
/azpopup
همشهری داستان
جاده..علیرضا
مطالعات ارتباطی
اشتراک در خبرنامه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دریا و چشم هایت
مینیمال. مسوول پذیرش
حتی سؤالاتِ کتابِ تستِ کنکورت - عاشق که باشی - بیتهای محشری دار
غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود...
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر
جبران خلیل جبران
نیچه
دریا
نکته واجب تر از نون شب
شرمی است در نگاه من اما هراس نه
[عناوین آرشیوشده]