• وبلاگ : رود تنها نيست
  • يادداشت : يلدا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    شب يلدا بود که 28 بار پس از طلوع و غروب خورشيدو پس از سه بار آمدن عمو نوروز به خانه ما بعد تو ،و پس از تو بود آن روز و شايد هم شب ،گريه من و لبخند کودکانه تو ،اين بود قصه ديماه پدرم و مادرم که هميشه قرباني بود.

    کاش من آنروز براي تبريک و براي چشن تولد تو متولد مي شدم . مي داني خواهرم چرا من تبريک نگفتم ؟ چونکه متولد نشده بودم آنروز که تو متولد شدي .مرا ببخش اگر دير تبريک مي گويم فقط بخاطر اينکه نبودم ،نه بخاطر اينکه فراموش کردم نه نه نه . من نبودم باور کن .

    ديرهنگام تولدت مبارک خواهر عزيزم

    پاسخ

    آنقدر خوشحالم کردي که مي توانم بگويم، دير نبود. بهترين تبريکي بود که يک خواهر مي توانست از برادري مثل تو کمياب دريافت کند.باور کن! وگرنه چطور ممکن است شب خوابي خوش ببينم، بدون اينکه دليلي داشته باشم بيدار شوم، به سراغ ايميل هايم بروم و ببينم نوشته کجايي! محمد داداش برايت پيام فرستاده.جمعه 15 دي ساعت 3.35 بامداد